top of page

فصل‌نامه‌ی کارنما

زمستان     ۱۴۰۳

0801 Fa.jpg

 درآمد

یکی از دغدغه‌های بنیادین کارنما، ایران و شیوه‌ی اندیشیدن ما ایرانی‌ها درباره‌ی هنر امروز است. اندیشه‌ و نگاهی که در هشت سالی که از انتشار فصل‌نامه می‌گذرد، در زبان، شیوه‌ی ویرایش، گزینش موضوع، و نگاهِ ما به نیاز کنونی خواننده‌ی ایرانی بازتاب ‌یافته‌است. این نگرش گاه در پیش‌نهاد طرز دریافت و برخورد با کار هنرمندی در آن‌ سوی آب‌ها حاصل‌شده‌است و گاه با نگاه به نمایشگاهی در قلب یک پایتخت جنوب جهانی. در شماره‌ی پیشِ رو، این نگاه در اغلب مقاله‌ها ازقضا در گفت‌وگوی مستقیم با صحنه‌ی هنر ایران قرارگرفته‌است و شیو‌های بدیل رویارویی هنرمندهای ایرانی با پرسش‌های اجتماعی، تاریخی، و سیاسیِ پیش رویشان و هم‌چنین شیوه‌ی رویارویی نهاد قدرت با آن‌ها که تن به استبداد و واپس‌گرایی نمی‌دهند.

میلاد رستمی در مقاله‌ای با نام «صنعت هنر ایران؛ تحلیلی از پیوندهای هنر ارشادی با بدنه‌ی هنر ایران» با به‌دست‌دادن تحلیلی از نسبت‌های میان رانه‌های قدرت در هنر امروز ایران در دو دهه‌ی گذشته‌، به بررسی پیوند میان سانسور و تولید انبوه هنر سیاست‌زدایی‌شده پرداخته‌است. این مقاله به روند قدرت‌گیریِ بازار، رابطه‌ی چندلایه‌ی آن با دلال‌های میانی، حلقه‌های به‌ظاهر انتقادی، گالری‌دارها، و سرانجام هنر ارشادی می‌پردازد و تاثیر آن‌را بر شیوه‌های ارایه و آفرینش هنری بررسی‌می‌کند. به‌بیان رستمی، رابطه‌ی میان سانسور و الگوهای تجاری در قالب ساختِ بی‌امان کیچ و یا استقبال از هنر خودآيین، به درونی‌شدن‌ سانسور کمک‌می‌کند و در این شبکه‌ی چند لایه، در نهایت بازوهای فرهنگی سپاه در قالب صنعت هنر، به بخشی نظرگیر از بازار هنر ایران شکل‌می‌دهند.

در پیوند با دگرگونی‌های صحنه‌ی هنر ایران، نقد کتاب این شماره متمرکز بر اثر به‌تازگی منتشرشده‌ی پاملا کریمی با نام «زن، هنر، آزادی» است. حسین ایالتی در این مقاله، به‌میان‌جی پژوهشِ کریمی، به سویه‌هایی از هنر هم‌پیوند با سیاست و کنش گری اجتماعی در ایران امروز می پردازد که در این کتاب گردآوری، طبقه‌بندی، و بافتارمند شده‌اند. به‌باور ایالتی، این کتاب سه ویژگی کلیدی دارد: یک، بررسی پیوند هنر و سیاست در جامعه‌ی امروز ایران و جریان‌شناسی بخشی از هنر سیاسی امروز ایران. دو، نقش کنش‌گرانه‌ی آن در مستندکردن بخشی از یک جنبش سیاسی فراگیر در ایران، و سه، توجه به خیابان در جای‌گاه فضایی همگانی برای بیان تنانه‌ی هنر سیاسی. این مقاله به میان‌جی کتاب کریمی، نشان‌می‌دهد بخشی مهم از نسل تازه‌‌ی هنر ایران،‌ بدون توجه به واپس‌گرایی و سودجویی نهفته در نگاه‌ پسااستعمارگرا، به‌خوبی توان رادیکال هنر خود را در نسبت با خود و جامعه‌اش بازیافته‌است؛ در حق به تن و هویت خویش، در حق زندگی، و در حق بی‌چون‌وچرای آزادی.

در بخش گفتار این شماره، متنی برگرفته از جلسه‌ی سخنرانی و گفت‌وگو با رعنا فرنود را می‌خوانیم که حدود یک دهه‌ی پیش درمجموعه‌ی تاریخ شفاهی هنر نوگرای ایران برگزار شده‌بود. این متن که برای خوانایی و ایجاز، ویرایش و خلاصه‌سازی‌شده‌است، بخشی از دست‌آوردهای هنری و فرآيندهای آفرینش‌گری در کارنامه‌ی رعنا فرنود از زبان خود او می پردازد. در ادامه‌، میانِ فرنود و مخاطب‌های جلسه گفت‌وگویی شکل‌می‌گیرد که در فهم روند پدیدآمدن بخشی از کارهای هنرمند، روی‌کردهای دیداری او، روش برخوردش با تکنیک و کارماده بسیار نظرگیر است.

دیگر مقاله‌ی این شماره، به قلم نسترن صفابخش به مرور بخشی از کارنامه‌ی سینمایی اصلانی می‌پردازد. نویسنده در این مقاله استدلال می‌کند که اصلانی فیلم‌سازی‌ست که با تاریخ هنرهای دیداری با استفاده از تلفیق روی‌کردهای گوناگون وارد گفت‌وگویی دیداری می‌شود و بیان شاعرانه و پرداخت‌ آشنایی‌زدایی‌شده‌اش‌ نیازمند بازکردن لایه‌های زیرین آن در باب تاریخ و اندیشه است. در این مقاله می‌خوانیم اصلانی با درهم‌تنیدن زیباشناسی‌ نگاره‌های ایرانی و نقاشی‌های اروپایی، بهره‌گیری از تمثیل و نماد در گفتاری تصویرآفرین‌، و برهم‌زدن زمان خطی به هر یک از سازمایه‌های دیداری، شنیداری، و روایی موجود در کارهایش ارجاع‌هایی معنایی می‌بخشد و این چنین تصویری آشنایی‌زدایی‌شده پدیدمی‌آورد.

در نهایت، در مقاله‌ای با نام «بروتالیسم: به نرمی بتن»، مهران خوش‌نویس به معماری بروتالیسم پرداخته‌است. به‌بیان نویسنده، بروتالیسم را می‌توان در به‌هم‌پیوستگیِ فرم، کارماده، و درون‌مایه‌ی کاری هنری، معماری، یا شِی تعریف‌کرد. در این‌روی‌کرد، کارماده چنان‌که هست به‌کار می‌رود و فرم نیز از واقعیت ناشی از برخورد ماده و فضا پیروی‌می‌کند. به‌رغم آن‌که خاست‌گاه واژه‌ی بروتالیسم به‌طور دقیق مشخص‌نیست، رایج‌ترین توضیح درباره‌ی آن، ترجمه‌ی گزاره‌ی فرانسوی «بتن بروت»  یا بتن خام است که برای توصیف کیفیت‌های مادیِ برآمده از کمبود زمان و منابع در ساختِ ساختمان‌های پساجنگ به‌کارمی‌رفت. در این مقاله درمی‌یابیم که آشکاریِ عمل‌کرد درونی، به‌کارگیری کارماده‌ها به‌شکلی خام، پاسخ درگیرانه به مکان و فرهنگ، و پیوندِ درون و بیرون از ویژگی‌های معماری بروتالیست‌اند.

 

کارنما،

اسفند ۱۴۰۳

فهرست 

مقاله‌ها و نقدها

  • صنعت هنر ایران؛ تحلیلی از پیوندهای هنر ارشادی با بدنه‌ی هنر ایران | میلاد رستمی

  • بده‌بستان سینما و هنر در فیلم‌های محمدرضا اصلانی | نسترن صفابخش

  • بروتالیسم: به نرمی بتن | مهران خوش‌نویس

گفتار

  • گفت‌وگو با رعنا فرنود، برگرفته از بایگانی گفتارهای کارنما

پی‌نوشت

  • هنر و سیاست در ایران امروز: درباره‌ی کتاب «زن، هنر، آزادی» | حسین ایالتی

مقاله‌های ویژه‌ی مشترک‌های کارنما

bottom of page