کارنما بخش بزرگی از بایگانی گفتارهای خود را در قالب مجموعهای از فایلهای شنیداری کامل و نیز دادههای نوشتاری و دیداری گوناگون از رویدادهای همگانی و گفتوگوهایش، منتشرکرده و بهصورت آزاد در وبسایت کارنما در اختیار علاقهمندها، دانشجوها، و نویسندههای هنر ایران گذاشتهاست. از سال ۱۳۹۱ تاکنون، گفتارهای کارنما کوشیدهاند تا گواهی باشند از زندگی و کردوکار هنر امروز ایران. در هفت سال گذشته، میزبان هنرمندهای شناختهشده و نوپا، نویسندهها، آموزگارها، پژوهشگرها، کیوریترها، و دیگر دستاندرکارهای هنر امروز ایران بودهایم، و نشستها و جلسههایی را برپاکردهایم که در قالب سخنرانی و میزگرد به موضوعهای گوناگونی پیرامون هنر ایران و جهان پرداختهاند. اکنون تاریخ شفاهی هنر نوگرای ایران بدل به فضایی شدهاست که در آن روایتهایی دستاول برای درک این هنر، تولید، ارایه، و نگهداری میشوند.
این بایگانی در سه بخش کلی ارایهمیشود: هنرمند، اندیشه، و نقد. گفتار هنرمند، نشستهاییاند که در آنها بهگفتوگو با یک هنرمند نشستهایم و دربارهی سویههای گوناگون کار حرفهای، زندگی، و تجربههای او شنیدهایم. در این دستهبندی، روایت هنرمندهایی از درون و بیرون کشور را میشنویم که کارنامهی خود را از زبان خود بازمیگویند. اندیشه، بخشیست که در آن ایدهها و نظرهای گوناگونِ آموزگارها، پژوهشگرها، و نویسندهها را پیرامون هنر ایران و جهان، و نیز، تجربههای شخصی آنها را از کارحرفهایشان میشنویم. نقد، نشستهایی بیشتر گروهی را دربرمیگیرد که با تمرکز بر هنر امروز ایران و نهادهای دستاندرکار آن شکلگرفتهاند. یکی از مهمترین بخشهای این مجموعهنشستها، «مرور فصل» است که در آنها کوشیدهایم تا همگام با زمان، و در هر فصل، صحنهی هنر تهران را مشاهده و واکاوی کنیم.
در سطح نظری، یکی از پرسشهای بنیادین شکلدهندهی گفتارهای کارنما و در پی آن پرُژهی تاریخ شفاهی هنر ایران، این بود که ما چهگونه میتوانیم نوشتن تاریخ خود را بهگردن بگیریم؟ درحالیکه بخشهای زیادی از فرهنگ ایران بهسبب بیتفاوتی دولتی و ملی مورد بیتوجهی قرارگرفتهاست، بازار هنر و دیگر نیروهای فرهنگِ جهانی، هیچیک از موقعیتهای فرهنگیِ بومی را نادیدهنمیگیرند. در روایتی سادهشده، اکنون سرگذشت و سرنوشت هنر جنوب در دست روایتهاییاند که از آنها و دربارهی آنها در موزههای شمال بازنمایی میشوند. هرچند مردم ایران در حال حاضر امکان بیان و واقعیتبخشی به عزم ملی خود را ندارند اما همهی اینها بدان معنی نیست که توان تاثیرگذاری در روایتِ واقعی تاریخ و بازیکردن نقشی پویا در شکلدادن به آینده، بهتمامی از میان رفتهاست.
کوششهای کنونی برای این بازپسگیری تاریخی در اندیشه و هنر امروز ایران، بیشتر تاثیرگرفته از نظریههای پسااستعمارگرا و تفسیرهایی شخصی از تاریخ جنوب بودهاند و بسیار بیشتر از تولید مادهکارهای چندگانهی تاریخی، نظریههای اجتماعی و فلسفی را بازتولید کردهاند. این رویکردها میکوشند در نبودِ ساختارهای نهادی و نظاممند فکری برای تاریخنگاری در ایران، از میانبرِ نظریهها سود ببرند و برداشتهایی پراکنده را از هنر کشور کنار یکدیگر بنشانند. برخوردهای پسااستعمارگرا در بیشتر موردها، بهطرزی کنایهآمیز بیشتر ضامن بهره و علاقهی پشتیبانهایشان در موزهها و دانشگاهها و موسسههای پژوهشی شمال بودهاند.
گرفتاریِ شمارهی یک ما کمبود توجه به دادههای تاریخیست، نه نظریه. چهگونه میتوان تاریخی برای هنر یک منطقه تصورکرد بیآنکه صدای شاهدهای اصلی آن شنیدهشود؟ تفسیر یک موقعیت تاریخی، تنها در پی انباشت و تبلور طبیعیِ روایتهای گوناگون دستاندرکارهای آن موقعیت شدنیست، نه بازجویی یا استخراج داده از چند صدای مشخص.
در چنین شرایطی بود که نیاز به پدیدآوردنِ فضایی برای ثبت و گردآوری صداهای گوناگونِ دستاندرکار هنر ایران در قالب یک بایگانی از تاریخ شفاهی هنر بر ما روشنشد؛ راهکاری میانمدت که گرچه هرگز بهتنهایی نمیتواند گرهای از تاریخنگاری ما بگشاید اما دستکم یک روایت دستاول را از تاریخ برای پژوهش هنر این کشور فراهممیکند که سرشتاش چندگانه و آگاه بهزمان است؛ روایتهایی از جامعهی هنر ایران که نهتنها تجربههای زیستهی هر فرد را بازگومیکنند بلکه میتوانند در تماس با یکدیگر، امکان شکلگیری بدنهای بزرگتر را از خاطرههای جمعی این جامعه نیز فراهمکنند.
یکی از مهمترین ویژگیهای پرُژههای تاریخ شفاهی، صدادادن به کسانیست که در رابطههای قدرتِ تاریخنگاریها بهحاشیه راندهشدهاند. در جریان آمادهسازی این بایگانی دریافتیم که فهرست این شخصیتها در هنر امروز ایران گستردهتر از آن است که تاکنون برداشتشده؛ بسیاری از هنرمندها و پژوهشگرهایی که انزوای اجباری و اقلیتبودن آنها پیشتر درککردنی نبودهاست. تکاندهنده است که میشنویم برخی از آنها با پروندهی کاری نظرگیر، میگویند این نخستینبار بودهاست که فرصت آن را یافتهاند تا سرگذشتشان را برای گروهی از مخاطبها در پهنهی همگانی بازگوکنند. این درحالیست که نام چند هنرمند گزیدهشده را که کمترین دستآوردی در کارنامهی خود ندارند جز ورود شکوهمندانهشان به بازار هنر خاورمیانه، بارها در کاتالُگها و کتابهای شبهتاریخهنری میبینیم.
چند نکته در مورد پردازش و روش ارایه. کاستیهایی در ضبط صدا هست که پیش از هرچیز بابت آنها پوزش میخواهیم. هرچند تردیدی نیست که این روایتها برای گروه بزرگی از هنردوستها گیراست، اما مخاطب اصلی این گفتارها را نویسندهها و پژوهشگرهای هنر ایران تشکیلمیدهند و از این رو گاه ناگزیر کوشیدیم تا کمترین ویرایش در محتوای این گفتارها صورتبگیرد. تنها آنهنگام که سکوتهایی طولانی در جلسه وجود داشته، یا گفتوگو تنها گرد یک منبع دیداری چون فیلم و تصویر بوده که برای شنونده پیگیریِ بحث ناشدنی بوده، یا در لحظههایی که نُیز مُبایل از کیفیت صدا بهشدت کاسته، و در نهایت، در شرایطی که کیفیت صدا بیشازاندازه پایین بودهاست، ناگزیر بودهایم که بخشهایی از صدای میهمانها را کناربگذاریم. این بخشها تا آنجا که شدنی بود، ثبتشدهاند، و در قالب متن کامل منتشر خواهندشد. درسهایمان را آموختهایم و اکنون کوشش ما در ادامهی پرژه بر این است که کاستیهایی اینچنین را بهکمترین میزان برسانیم. کارنما در پی آن است که دانش تخصصی دبیرهایش را با ابزارهای دیجیتال معاصر بیامیزد و بستری پایدار و نوآور را برای ثبت صدای هنر نوگران ایران فراهم کند.
در شرایطی که موزهها، دانشگاهها، کتابخانهها، و نهادهای همگانی ما کوچکترین تلاشی برای تولید و نگهداری مادهکارهای چندگانهی تاریخی ندارند، چارهای نیست جز کوشش آگاهانه و فرآیندمحور هر یک از ما. تاریخ شفاهی هنر نوگرای ایران قلمرویی همگانی و برنامهای ادامهدار و روبهگسترش است. برای نمونه، به هر یک از این گفتارها یک صفحه اختصاص داده شدهاست که جدا از فایل شنیداریِ نشست، در آن مجموعهای از مدرکهای چندرسانهای مربوط، چون تصویر، ویدیو، متن، لینک، و مانند اینها افزوده شده و همواره گسترش خواهدیافت. این بایگانی تاریخی گشودهایست که شما میتوانید در رشد آن نقشی اساسی داشتهباشید. کارنما از همهی مخاطبهای خود درخواست همکاری میکند تا در گسترش این دستآورد همگانی به ما یاری برسانند. برای افزودن هر منبع مرتبطی به این بایگانی، کافیست با ما تماس بگیرید.
مجموعه گفتارهای کارنما در بهار ۱۳۹۱ (۲۰۱۲) بهدست علی رضا صحاف زاده طراحی و بنیان گذاشته شد. در دو سال نخست، نشستها بهصورت هفتگی برگزارمیشدند. سپس، میلاد رستمی که اکنون دبیر گفتارهای کارنماست کار را ادامهداد. حسین ایالتی، پرژهی پردازش تاریخ شفاهی کارنما را در قالب حاضر بر دوش گرفت. راضیهپورفضلی در ثبت و بایگانی و نیز طراحی سایت همراه کارنما بوده است، و نازنین نوروزی (گفتوگو)، سام مهتشم (گزارش)، و سارا سرافرازفرد (دیزاین و عکس) در برپایی گفتارها نقشی مهم بازیکردهاند. کارنما در اجرای گفتارها و سازماندهی به بایگانیاش تنها نبودهاست. افزون بر همکارهایی که در هر بخش به نامشان اشاره خواهد شد، پشتیبانی موسسهی چارسو و سعید روانبخش در فراهمکردن فضایی قابل اعتماد برای برپایی گفتارهای کارنما ستودنیست. کارنما برای آمادهسازی بایگانی و ارایهی آن، قدردان پشتیبانی بنیاد میراث ایران است.
و در نهایت، سپاسی بیکران از فهرست بلندی از مهمانها و مخاطبهایی که در هر گفتار ما را همراهی کردند.
شاید هفتسال پیگیری هنر امروز ایران و سپس پیشکشکردن نظاممند این بایگانی به پهنهی همگانی هنر ایران، گواهی باشد که ما بارِ وظیفهای را که بهسهم خود بر دوش گرفتهایم، بهرغم دشواریها، هرگز ناچیزنمیشماریم و از آن پرستاری و نگهبانی میکنیم. امید تکتک عضوهای گروه کارنما این است که پافشاری و سرسختی ما در گذشته، نشانی باشد از پایداری ما در آینده.