تابستان ۱۴۰۴

برای مشترکها و دانشجوها
اگر هنوز مشترک یا دانشجو نیستید
درآمد
درآمد
سال ۹ | شمارهی ۲ | تابستان ۱۴۰۴
شمارهی تابستان کارنما را در شرایطی بهدست مخاطبهای آن میرسانیم که فصل را در میانِ تنشی نظامی آغاز کردیم. جنگی که در نتیجهی تحریکهای دستکم سه دههای، و در قابی بزرگتر، اعلام جهاد ۴۷ سالهی حکومت اسلامی علیه همسایههایش در منطقه، «غرب»، جهان آزاد، و بنیانهای تمدن انسانی شکل گرفت، اما پرداخت هزینههایش، همواره با مردم ایران بود. در سه ماه گذشته، گسستهای ایدئولُژیک جامعهی فرهنگی و هنری ایران، که از پسِ جنبش «زن، زندگی، آزادی» پیشاپیش آشکارگی یافتهبود، بیش از همیشه به نور روز درآمد تا کممایگی بخشی نظرگیر از این جامعه را در تشخیص سرچشمهی مهیبترین گرفتاریهای نیمسدهای ایران باری دیگر هویدا کند.
اکنون در آستانهی سومین سالگرد قتل حکومتی مهسا ژینا امینی و آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، نشانهای فراوانی از دستآوردهای آن بر جای ماندهاست. یکی از این نشانها، لکههاییست باقیمانده از آن خیزش بر تن خیابانها و کوچههای ایران که موضوع یکی از مقالههای این شماره است. شادی بیطرف در مقالهی «لکه؛ ردِ نبردی ناتمام» به واکاویِ فرآیندی پژوهشی میپردازد که در آن دیوارنوشتهها و رد باقیمانده از سرکوبِ آنها را بهطرزی دیداری مستند، و براساس تاریخ و موقعیت مکانی، ثبتکردهاست. این دیوارنوشتهها چه تازه باشند و چه در فرآیند ستیز با دستگاه سرکوب پوشیدهشدهباشند، چون لکهای بر پهنهی همگانی شهر، به بخشی از فرهنگ دیداری و تاریخی آن بدلشدهاند. نویسنده استدلالمیکند این لکهها فراتر از دیوارنوشتهای میرا، دیوارِ پسزمینهیشان را میبلعند و بهمثابهی بخشی از خیابان و افزونبر هر دیواری که شهروندی از برابرش گذرکرده باشد، روی هر صفحه یا جدارهای از شهر مانا شدهاند.
در مقالهای دیگر، نسترن صفابخش به بررسی انیمیشن «در سایهی سرو» (۲۰۲۳) پرداختهاست. از دریچهی واکاوی این انیمیشن به کارگردانی شیرین سوهانی و حسین ملایمی که برندهی جایزهی اُسکار «بهترین فیلم کوتاه انیمیشن» سال ۲۰۲۵ میلادی شد، نویسنده به درونمایهی روانزخمهای تاریخی میپردازد و بغرنجهایی که مردم ایران بارها با آن دستوپنجه نرمکردهاند. به میانجیِ این انیمیشن، و نیمنگاه آن به جنگ هشتسالهی عراق و ایران، این مقاله تنشهای نظامی را بهمثابهی پرسشی تهدیدکننده در صحنهی درگیریهای بیپایانِ ایران معاصر میبیند. بهبیان صفابخش، آفرینندههای «در سایهی سرو» با بهرهگیری از نمادها و خلاقیتهای دیداری و شنیداری که از تمرکز بر سویههای شخصیِ فاجعه فراترمیرود، در بستر داستانی آمیخته با واقعیت و خیال، خاطرهی جنگ، تجربههای آسیبزا، و پیآیندهای شخصی و اجتماعی آن را به امری همگانی بدلمیکنند.
در یکی دیگر از متنهای شماره، به نگاه هنرمند و گفتوگو با او پرداختهایم. مشارکت در آفرینش ایده در گروه، آن هم از راه هنر، تمرین و نمونهایست عملی برای باهم اندیشیدن و باهم ساختن که بیتا فیاضی در کارهایش به آن توجه ویژهای داشتهاست. در بخش گفتار این شماره، متنی برگرفته از جلسهی سخنرانی و گفتوگو با او را در جایگاه یکی از پیشتازهای مجسمهسازی نو در ایران میخوانیم. این متن که برای خوانایی و ایجاز، ویرایش و تااندازهای خلاصه شدهاست، به بخشی از دستآوردهای هنری و فرآيندهایِ آفرینشگری بیتا فیاضی از زبان خود او می پردازد. در ادامه، میانِ فیاضی و مخاطبهای جلسه گفتوگویی شکل میگیرد که در فهم روند پدیدآمدن بخشی از کارهای هنرمند، رویکردهای دیداری او، توجهاش به سویههای مشارکتی کار هنری، برخورد او با تکنیک و کارماده کمککننده است.
یکی دیگر از مقالههای این شماره بهقلم علی رضا صحاف زاده، با نام «تن را از پا بگذارید: نهاد و ساخت واقعیت»، به پیوند تصویر مستند و سامانهای اجتماعی مدرن از دریچهی کار مستندساز نامی سینمای بیمیانجی، فردریک وایزمن میپردازد. بهبیان این تاریخنگار هنر، وایزمن نگاهاش را به شماری از پیشپاافتادهترین سویههای زندگی روزمره و تاثیرهای کرختکنندهی نهاد بر زندگی انسانی دوخت و بر عدم دخالت در واقعیتِ در حال رخدادن در برابر دوربین خود پافشاریکرد. صحاف زاده پس از بررسی فیلمهای این کارگردان و تاثیر گستردهی او بر واقعیت بازنماییشدهی معاصر این ایده را پیشمیکشد که کار وایزمن درنهایت از نقد هوشمندانهی نهاد به تایید و چهبسا ستایش بیقیدوشرطِ آن میرسد. بهبیان نویسنده، اکنون که فرهنگ معاصر با بیشنهادسازی، امکانِ نقد، تردید، و رقابت را با خطری بسیار جدی مواجه کردهاست، تندادن به نهاد بهسبب گرایش پررنگ آن به سوی ضدواقعیت، بهمعنی پایان واقعگراییست.
سرانجام، در «چشم رهبر تن است: بازنمایی و بیان تن در هنر مدرن»، مقالهی دیگری از این شماره، فرم و زبان هنر در پیوند با تن انسان، با لنزهایی گوناگونی زیر ذرهبین قرارگرفتهاست. مهران خوشنویس، علی رضا صحاف زاده، و نرگس کریمیان در این مقالهی مشترک، توانشِ جنسی یا تنانهی فرم، اجرا و تصویرپردازی پیکرنما، غیاب تن، ساختِ هویت، و بهچالش کشیدنِ ثبات دیداری شبکهی مفهومهای استوارشدهای همچون مرد و زن در کار هنرمندهایی چون «لُرنا سیمپسن» را ازنظرمیگذرانند. قرارگیریِ تن و هویتهای برساخته از آن با شیوههایی بیمیانجیتر و گاه ارُتیک در مجموعه عکسهای گروه «پاجاما»، دگرگونی سیاستهای بازنمایی، و کنترل و نظارت بر تنِ خود در کار هنرمندهایی چون «جُن جنس» از دیگر درونمایههای این مقاله است.
کارنما،
تابستان ۱۴۰۴
فهرست
جستار
-
لکه؛ ردِ نبردی ناتمام | شادی بیطرف
-
گفتار
-
گفتوگو با بیتا فیاضی | کارنما
نقد
-
در سایهی سرو: روانزخم و تاریخ | کارنما
-
تن را از پا بگذارید: نهاد و ساخت واقعیت | علی رضا صحاف زاده
-
چشم رهبر تن است: بازنمایی و بیان تن در هنر مدرن | مهران خوشنویس، علی رضا صحاف زاده، نرگس کریمیان
مقالههای ویژهی مشترکهای کارنما