استیون شُر: فولادشهر و اسلایدها
اهمیت تاریخ هنریِ «استیون شُر» [۱] اغلب به مجموعهی مهم «مکانهای نامعمول» [۲] (۱۹۸۲) بازمیگردد که تصویری تاثیرگذار اما بهظاهر بیتفاوت و تصادفی از امریکای دههی هفتاد ارایهمیکرد. اما این تاریخ اندکی گولزننده است، زیرا او از سویی در دههی شصت با عکاسی از کارخانهی اندی وارهُل کموبیش شناختهشده بود و از سوی دیگر، نزدیک به دو دهه طولکشید تا دومین کتاب مهم شُر، «سطحهای امریکایی»، [۳] (۱۹۹۹) منتشرشود و به استوارشدن جایگاه این هنرمند در تاریخ هنر بیانجامد. افزونبرینها، در طول سالهای گذشته، استیون شُر، گاه مجموعهای تازه را رومیکند و جغرافیای عکاسیاش از امریکای دههی هفتاد را بارها فراتر از «مکانهای نامعمول» میبَرد.

استیون شُر، ۲۰۲۱، فولادشهر
از این جملهاند دو مجموعهی «اسلایدها: کارها دوربین قطع کوچک، ۱۹۷۹-۱۹۷۱» و « فولادشهر» (که در سال ۱۹۷۷ عکاسی شد)، و گاه سویههایی بهواقع نادیده از کار عکاس را آشکارمیکنند. در «فولادشهر» پالت رنگی عکاس، بهطرزی چشمگیر خاکستریتر شدهاست تا بازنمود زوال گونهای از اقتصاد باشد که از سدهی نوزدهم، موتور پیشبرندهی رونق یگانهی امریکا بود. استیون شُر در این مجموعه به منطقههای دورافتادهی سه ایالت نیویرک، پنسیلوانیا، و اُهایو سفرمیکند تا فرارسیدن اقتصاد پساصنعتی را در قالب یکی از آسیبهای جانبی آن یعنی صنعتزداییِ شتابناک ثبتکند. همنشینی خانههایی با بزک طبقهی متوسط در کنار کارخانههایی عبوس، و رستورانها و بارهایی خلوت با مشتریهای نهچندان سرخوششان، بیسروصدا خبر از یک دگرگونی تاریخی بزرگ میدهد.
با جهانیشدنِ اقتصاد و تکیهی هر چه بیشتر جامعههای مدرن بر تکنولُژیهای دادهای و خدمات، شیوهی فرآوری کارخانهای که روزیِ بسیاری از مردم طبقهی متوسط امریکا به آن وابسته بود رفتهرفته از میان رفت. این منطقههای امریکا که امروز «کمربند زنگزده» [۴] خواندهمیشوند، بهشدت وابسته به صنعتیشدن بودند و با بستهشدن کارخانهها در پی ناتوانیشان در رقابت با بازار کار و مادهکار ارزانتر در کشورهای دیگر، این شهرها نیز رو به زوال رفتند. زوال در کار استیون شُر امری استثنایی نیست، اما در «فولادشهر» به اوج خود میرسد. در اینجا برخی از تمهیدهای آشنای او را مانند همکناری چهرهنگاری با فضاهای خالی بازمییابیم اما اینبار گاه چهرهی یک انسان از صحنهای که در صفحهی روبهرو چاپشده، خالیتر است.
استیون شُر این مجموعه را به سفارش مجلهی «فُرچن» برای گزارشی با نام «دورانی سخت برای فولادشهر فرامیرسد» نوشتهی «لی اسمیث» [۵] کار کرد. ۱۹۷۷ سال نخست ریاستجمهوریِ سرانجام شکستخوردهی جیمی کارتر بود و آنگونه که «هِلن اپستین» [۶] در درآمد کتاب عکس شُر بهدقت مینویسد، حزب دمکرات کامیابی بسیار اندکی در یافتن چارهای برای زوال طبقهی متوسط و نجات شهرهایی داشت که شُر در «فولادشهر» بهتصویرکشید. همین واقعیت نهتنها به رویگردانی این گروه از رایدهندهها در انتخابات سال ۱۹۸۰ انجامید، بلکه در بلندمدت مسیری خطرناک را گشود که به خیزش دانلد ترامپ در سال ۲۰۱۶ انجامید.
شماری از کارهای بسیار شناختهشدهی استیون شُر با دوربین قطع متوسط و بزرگ (چهار در پنج و هشت در ده) عکاسی شدهاند اما دوربین لایکای عکاس و فیلمهای ۳۵ میلیمتریاش نیز همیشه با او بود. کتاب عکس «اسلایدها: کارهای دوربین قطع کوچک، ۱۹۷۹-۱۹۷۱» برخورد آزادتر و تجربیتر هنرمند را گاه در همان موقعیتهایی نشانمان میدهد که پیشتر در «مکانهای نامعمول» دیدهایم. همچون همیشه، شُر از نور طبیعی استفادهمیکند و صحنههای داخلی کماند، اما در چند مورد حضور فلاش روشن است. [۷] تمهید اصلی هنرمند در عکاسی از ویترین مغازه آمیزهای شگفتانگیز از فضای درونی و بیرونی را در اختیارش میگذارد. حضور انسان در حال حرکت بسیار بیشتر است اما دوربین شُر خجالتیست و اغلب یا از پشت آدمها عکاسی میکند یا از پاهایشان (این موضوع دربارهی «فولادشهر» درست نیست).
آنگونه که در متن منتشرشده در «اسلایدها...» میخوانیم و بسیاری از منتقدها در واکاویِ عکاسی سردستینمای شُر گفتهاند، این برخورد به کاربست زبان روزمره میمانَد. عکاسی «بومی» [۸] شُر، همچون زبان و معماری بومی که در کارش بارها پدیدار میشوند، بر «بیهنری» و پیشپاافتادگی عکاسی تاکید و بیشاز یک سده تلاشِ این رسانه برای پذیرفتهشدن بهمثابهی هنر را با تردید روبهرومیکند. از همین نظر، در اسلایدها با همهی کیفیت آماتُری آشکارشان، آن گونه از پختگی و «استادیِ» عکسهای قطع بزرگِ «مکانهای نامعمول» بهنسبت کمتر نشانی هست. رنگها محدودترند، حرکت (و تصادف) بیشتر است، و گاه چشماندازها به پیشبینیپذیری زیباشناسی کارتپستالی نزدیکتر میشوند. هنرزدایی شُر در این مجموعه، قراردادهای پاپ آرت را در ذهن میآورند که با بهرهگیری از نظام دیداری کالاها و زندگی روزمره، مهارت، سنجیدگی ترکیببندی، و (در مورد یک عکاس) سازمایهی زمان در عکاسی را به مفهومهایی کهنه بدلکرد.

استیون شُر، ۲۰۲۰، اسلایدها: کارها دوربین قطع کوچک، ۱۹۷۹-۱۹۷۱
راهنمای کتابنگاری
دبیرهای کارنما، ۱۴۰۰، «پینوشت: استیون شُر: فولادشهر و اسلایدها». «کارنما؛ فصلنامهی نقد و تاریخ هنر»، ج ۵، ش ۳، پاییز ۱۴۰۰
Editors of Kaarnamaa, 2021, “Post-Face: Stephen Shore: Steel Town and Transparencies”. Kaarnamaa; A Journal of Art History and Criticism, V 5, N 3, Fall 2021
پانویسها:
[1] Stephen Shore (1947 US)
[2] Uncommon Places
[3] American Surfaces
[4] Rust Belt
[5] Lee Smith, 1977, “Hard Times Come to Steeltown”. Fortune Magazine, V 96, Winter 1977, P 87-93.
[6] Helen Epstein (1947 Czechia)
[7] Quentin Bajac and Kate Norment, eds., Stephen Shore: Solving Pictures. Thames & Hudson.
[8] vernacular
Stephen Shore, 2020, Transparencies: Small Camera Works 1971–1979. MACK.
Stephen Shore, 2021, Steel Town. MACK.